سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جادوی سکوت 

                                                      جادوی سکوت

من سکوت خویش را گم کرده ام!

لاجرم در این هیاهو گم شدم

من؛که خود افسانه می پرداختم،

عاقبت افسانه ی مردم شدم!

 

ای سکوت، ای مادر فریادها ،

ساز جانم از تو پرآوازه  بود،

تا در آغوش تو ،راهی داشتم،

چون شراب کهنه ،شعرم تازه بود

 

در پناهت برگ و بار من شکفت

تو ومرا بردی به شهر یادها

من ندیدم خوشتر از جادوی تو

ای سکوت ،ای مادر فریادها!

 

گم شدم در این هیاهو ،گم شدم

تو کجایی تا بگیری داد من؟

گر سکوت خویش را می داشتم

زندگی پر بود از فریاد من!


نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در جمعه 87/1/16 و ساعت 6:36 صبح
نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ک................س
[عناوین آرشیوشده]
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
بالا