فیلم را ندیدم ولی از اسمش خیلی خوشم آمد " از کنار هم میگذریم"
آدمی
در هر موقعیتی با مولفهای خاص تعریف میشود. ما برای حکام رعیتایم،
رعیتی که بود و نبود چندتایشان هیچ فرقی نمیکند، برای واعظان چیزی نیستیم
جز نادانانی که باید دانا بشوند! برای مهماندارن هواپیما چیزی بیشتر از
ترکیب یک شماره و حرف نیستیم 15E،
یک پارتنریم برای رقص یا یک همخواب برای تخلیه!، تعطیلیها یک همنوردیم
برای برفکوبی و حمایت کردن. برای مأمور گذرنامه یک شمارهایم و یک عکس،
برای کارمند بانک شماره ملی یا گواهینامه، برای کارمند آموزش دانشگاه یک
شماره دانشجویی، برای سوپری محله یک معده خالی یا یک جیب پُر پول، برای
منشی شرکت یک شوهر ایدهآل و برای مدیرعامل یک جنسِ خوب، برای راننده
اتوبوس یک بلیط، برای راننده تاکسی 200 تومان پول خُرد و برای خیلیها در
خیلی از مواقع هیچایم.
ما کِی انسانیم؟ کرامت انسانی را اگر داریم کجا باید خرجش کنیم؟
پیر
که میشویم، نزدیکهای از کارافتادگی، با خاطراتمان تعریف میشویم، اینکه
در پشت سر چه کردهایم تا نگهمان دارند، آرزوی مردنمان را بکنند، برایمان
گریه کنند یا نکند.
نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در یکشنبه 87/1/18 و ساعت 1:26 عصر
نظرات دیگران()