فقط
10 دقیقه طول کشید . تا چشم باز کنی می بینی فریب خورده ای . می خواستی به چیزی برسی . رسیدی . اما بعد گفتی خب که چی . بعدش چی . نفهمیدی . هنوز نفهمیدی که نباید دنبال چیزی باشی . سراب . سراب . سراب . اینجا به دنبال آب نباش . اصلا هیچ جا به دنبال آب نباش . اینجا و هیچ جا به هیچ چیز نمی رسی . خالی . خالی . خالی . یک حباب . یا یک طبل تو خالی . باز هم بریز اما هیچ چیز به تو برنخواهد گشت . و تو خرد خرد ، ادامه ی خویش را دور می ریزی . از این خاک چیزی برنمی آید . پس باید که هجرت . به خاکی دورتر و خانه ای . نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در جمعه 87/1/16 و ساعت 6:24 صبح
نظرات دیگران() لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|