گفت و گو با زهرا اشراقی،نوه آیه الله خمینی
محمدرضا نسب عبداللهی: نوه امام خمینی (ره) تازه از مراسم تشییع احمد بورقانی بازگشته بود که گفت وگویم
با او آغاز شد.در ابتدای مصاحبه از او درباره یکی از آرزوهایش پرسیدم.زهرا
اشراقی چند سال پیش در گفت وگویی با نیویورک تایمز گفته بود:«آرزوی من
داشتن زندگی آرام فارغ از سیاست است.»شاید بتوان دلیل این آرزو را در جواب
او به «الن اسکیولینو» گزارشگر نیویورک تایمز جستجو کرد:«فکر می کردم می
شود وضع را عوض کرد. اما حالا، به این نتیجه رسیده
ام که فقط یک طرز فکر می تواندحکومت کند.می ترسم تلفن هایمان را گوش
بدهند،تمام زندگی ام را در جنگ های سیاسی گذرانده ام. حالا فقط منتظرم که
شوهرم از سیاست بیرون بیاید.»اما حالا که همسرش، محمدرضا خاتمی نه دارای
مسوولیت سیاسی است و نه دبیر کل حزب مشارکت، اما باز زهرا اشراقی به
آرزویش دست نیافته است.
- خانم اشراقی داشتن زندگی فارغ از سیاست برایتان همچنان یک آرزو باقی مانده است؟
البته
آدم یک وقت هایی بدش نمی آید چیزی را که ندارد،تجربه کند. ولی من فکر نمی
کنم هیچ وقت بتوانم به آن دست پیدا کنم. چون به هر حال سیاست جزیی از
وجودمان و جزیی از زندگی همیشگی است که فکر نمی کنم بتوانم منفک از آن
باشم. دلم می خواست که تجربه کنم تا ببینم چه لذتی دارد؛ لذتی دارد یا
ندارد. ولی فکر نمی کنم بتوان هیچ وقت به آن برسم . هر چند که شاید
(زندگی) فارغ از سیاست برای من دیگر زندگی نباشد. چون که زندگی ام با
سیاست شکل گرفته و جدا شدن از آن برایم ممکن است سنگین باشد.
- پس همین دغدغه های سیاسی است که سبب شده مسئولیت ستاد جوانان ائتلاف اصلاح طلبان را بر عهده بگیرید؟
زندگی
سیاسی فقط ملزم به این نیست که شما پست یا منصب سیاسی داشته باشید. سیاسی
فکر کردن و سیاسی زندگی کردن مدلش با اینکه بخواهی به دولت ورود پیدا
کنید، فرق می کند. همچنان که خودم هیچ وقت ورود به دولت نداشته ام به غیر
از چند سالی که همسرم دارای مسوولیت بود. در نتیجه
سیاست دغدغه همیشگی ام است. زندگی سیاسی نه تنها دغدغه من بلکه دغدغه
روزانه میلیون ها نفر دیگر نیز است.
- دغدغه
شما در حال حاضر به نظر می رسد بیشتر متوجه اتفاقاتی است که در آستانه
انتخابات مجلس رخ داده،حتا آنچه را که اصلاح طلبان با آن مواجه شده
اند،عادی دانسته اید.این طور نیست؟
قطعا؛هر
کسی با دولت و آقای احمدی نژاد آشنایی داشته باشد پیش بینی چنین اتفاقی را
می کرد. یعنی فکر دولت همین است. فکر دولت این است که هر کس که غیر از آن
فکر می کند او را بزند. همچنان که در نیروهای راست خیلی ها را زدند.حتا
نیروهایی را که خیلی سیاسی نبودند ولی شانس برنده شدنشان در یک شهر بیشتر
از نیروهای دولت بود، آنها را هم رد صلاحیت کردند. یعنی به صلاحیت افراد
نگاه نمی کنند بلکه دولت نگاه می کند که در آن شهر هر کسی که آرای او
بالاتر از رای نیروهای دولت است او را می زند و هیچ بهانه ای هم ندارد.
- دلیل رد صلاحیت ها را در چه می دانید؟
هیچ
دلیل موجهی ندارند. نیروهایی که انقلاب و جمهوری اسلامی را به وجود آوردند
و یاران درجه یک امام بودند (که من می توانم تک تک آنها را اسم ببرم)
کسانی از نزدیکترین یاران امام بودند و در انقلاب نقش اساسی داشتند؛رد
صلاحیت شدند. امام که به تنهایی نمی توانست انقلاب کند. امام یک نیرو و
عقبه ای برای انقلاب داشت. بنابراین دقیقا دولت آقای احمدی نژاد کسانی را
رد صلاحیت کرد که همه از یاران وفادار امام بودند. من نمی دانم چطور ایشان
در مرقد امام می گوید که ما به تمام آرمان های امام می خواهیم وفادار
باشیم.بی وفایی بیشتر از این حد که تمام یاران و دوستان امام رد صلاحیت
شدند.
- با این وضع آیا می توانید به تشکیل اقلیت قدرتمند در مجلس هشتم امیدوار باشید؟
اگر
باقی مانده ها را شورای محترم نگهبان رد نکند و ما حتا دو سه نیرو هم اگر
داشته باشیم که جلوی سقوط ایران را بگیرد و فریاد بزنند، باز هم خوب است.
ایرانی را که 8 سال جنگ داشتیم، شهید دادیم، تحریم داشتیم، بدبختی های
زیادی را داشتیم،از لحاظ مسایل اقتصادی مشکلات زیادی داشتیم و حالا که
ایران در زمان دولت آقای خاتمی داشت به جایی می رسید و وزنه ای می شد، نمی
شود کشور را به دست دولت متحجر داد تا همه چیز عقب گرد داشته باشد.
- اصلاح
طلبان از رایزنی با مقامات عالیرتبه نظام برای برگشت کاندیداهای رد صلاحیت
شده به انتخابات سخن می گویند.به نتیجه این رایزنی ها تا چه حد می توان
امیدوار بود؟
من به هیچ وجه به این دولت امید ندارم.اصلا رایزنی فایده ای ندارد.
- منظورم رایزنی با دولت نبود بلکه با مراجع بالاتر...
به نظر من بالاترین مقام دولت است.
- بر چه مبنایی معتقدید که دولت بالاترین مقام است؟
علتش
این است که دولت خودش آمد ردصلاحیت ها را در دست گرفت. برای اینکه حتا به
مقامات بالاتر اعتمادندارد. چون اگر دست مقامات بالاتر بود ما به این حد
ردصلاحیت گسترده نداشتیم. دولت در واقع می خواهد بگوید که من بیشتر از
قدرت حاکم هستم که اینگونه هم است و به نظر من بالاترین قدرت دولت است.
- پیشنهاد شما چیست،عقب نشینی یا ایستادگی؟
برای
چه عقب نشینی کنیم.ما هر طور شده یک نماینده را به مجلس می فرستیم. نظر
شخصی من این است ما اگر بتوانیم باید یک نفر را هم بفرستیم.

نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در سه شنبه 87/1/20 و ساعت 12:11 عصر
نظرات دیگران()