کاش چون پرتو خورشید بهار، سحر از پنجره می تابیدم، از پس پرده لرزان حریر،رنگ چشمان تورا می دیدم (به یاد فروغ فرخ زاد)
عشق یعنی پاکی و صدق و صفا خود شناسی حق
شناسی از وفا عشق یعنی دور بودن از خطا بنده بودن خلوت دل با خدا عشق یعنی
نفس را گردن زدن پاک و طاهر گشتن روح و بدن عشق یعنی صیقل زنگار دل دیدن
اسرار غیب در جام دل
شک مقدمه ی یقین, پرسش مقدمه وصول, اضطراب مقدمه آرامش
اگر از پایان گرفتن غم هایت نا امید شده
ای ، به خاطر بیاور زیباترین صبحی که تا به حال تجربه کرده ای مدیون صبرت
در برابر سیاهترین شبی هستی که هیچ دلیلی برای تمام شدن نمی دید ...
هر گاه دیدی در اوج قدرت هستی به حباب فکر کن!
زندگی یعنی بازی. سه ، دو ، یک … سوت
داور............ بازی شروع شد!!! دویدی ، دست و پا زدی ، غرق شدی ، دل
شکستی ، عاشق شدی ، بی رحم شدی ، مهربان شدی… بچه بودی ، بزرگ شدی ، پیر
شدی سوت داورــــــ0 ?ــــــــــ بازی تمام شد... زندگی را باختی
وقتی از مادر متولد شدم..صدایی در گوشم
طنین انداخت که بعد از این با تو خواهم بود. به او گفتم تو کیستی؟ گفت
:غم! فکر کردم غم عروسکی خواهد بود که من بعدها با اون بازی خواهم کرد.
ولی بعدها فهمیدم!! که من عروسکی هستم در دستان غم
خوشبختی, داشتن دوست داشتنی ها نیست, بلکه دوست داشتن داشتنی هاست.
تنها راه نگه داشتن عشق تست نکردن آن است
وقتی عشقت تنهات گذاشت نگران خودت نباش که بعد از اون چه کار کنی شرمنده دلت باش که بهت اطمینان کرد
میدونتی فرق لبخند تو با مال من چیه؟ تو وقتی شادی میخندی من وقتی تو شاذی میخندم
این شعر توسط یک بچه آفریقایی نوشته شده
و استدلال شگفت انگیزی داره:وقتی به دنیا می یام سیام ،وقتی بزرگ میشم
سیام،وقتی میرم زیر آفتاب سیام،وقتی میترسم سیام،وقتی مریض میشم سیام،وقتی
میمیرم هنوزم سیام،و تو آدم سفید،وقتی به دنیا می یای صورتی ای،وقتی بزرگ
میشی سفیدی،وقتی میری زیر آفتاب قرمزی،وقتی سردت میشه آبی ای،وقتی میترسی
زردی،وقتی مریض میشی سبزی،وقتی میمیری خاکستری ای و تو به من میگی رنگین
پوست
گر باسحرها خوکنی هرشب خدارابنگری دل اگر یکسو کنی بانگ ندا را بشنوی تقدیم به عشم ندا
دنیا فراموش کند خاطره هارو تو فراموش نکن انچه میان منو توست
ساکت و تنها چون کتابی در مسیر باد می
خورد هر دم ورق اما هیچ کس او را نمی خواند برگ ها را میدهد بر باد میرود
از یاد هیچ چیز از اونمی ماند بادبان کسی او در مسیر باد مقصدش هر جا که
بادابادا بادبان را نا خدا باد است لیک او را هم خدا ، هم نا خدا باد است
سه چیز تو دنیا خیلی قشنگه: ?. نگاهی که
از حادثه ی عشق تر است. ?. لحظه شماری برای دیدنش (که خیلی هم سخته) یک
چیز تو دنیا هست که خیلی ملال آوره اینکه کنارش باشی و ازش خیلی دور باشی
کاش جمله زیبای دوستت دارم بی هیچ غرضی
بر زبان ها جاری بود! ای کاش از گفتن دوستت دارم، از ترس سوءتفاهم ها و
غلط اندیشی ها باز نمی ایستادیم، ای کاش محبت را بی هیچ چشمداشتی حتی چشم
داشت محبت، به او که دوستش داریم هدیه میدادیم ای کاش، جمله دوستت دارم را
به هوس آلوده نمیکردیم.... ای کاش...
یا رب کاش اشنای ها نبود یا به دنبالش جدای ها نبود جویمش با چشم گریان کوه به کوه نقش دل کردم رخ زیبای او
یک بوسه زلبهای تودرخواب گرفتم= گوئی که گل ازچشمه مهتاب گرفتم= هرگزنتوانی که زمن دوربمانی= چون عکس تورادردل خودقاب گرفتم
در جوانی غصه خوردم هیچ کس یادم نکرد در
قفس ماندم ولی صیاد آزادم نکرد آتش عشقت چنان از زندگی سیرم کرد آرزوی مرگ
مکردم ولی مرگ هم یادم نکرد
عشق چیزی نیست ک من و تو درآن هجی شویم بلکه باید دل هایمان در آن تحلیل شوند.
آن قدر دیوانه ام که دیوانگی ات را نمی بینم
سخت است می نوش کسی دیگر بود ،شام شب
تاریک کسی دیگر بود ... با یاد کسی که دوستش می داری؛ یک عمر در آغوش کسی
دیگر بود ... به یاد نامردی که همه چیزمو ازم گرفت اما هنوزم تا می بینمش
دست ودلم می لرزه
اگر یک اسمان دل را به قصد عشق بردارم
میان عشق و زیبایی تو را من دمست میدارم چه زیبا میشود روزی به پایان اید
این یلدادلمن اسمان گردد و روح سبز تو شیدا
بعد از سه دهه از محرومیت از عشق برای امت ایران من لبریز از عشق مجازی به دلبرا هستم.
هر گز برای عاشق شدن دنبال باران و بابونه نباشی گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند
عشق با غرور زیباست ولی اگر عشق را به قیمت فرو ریختن دیوار غرور گدایی کنی آن وقت است که دیگر عشق نیست صدقه است
در دل وجان خانه کردی عاقبت هردو را ویران کردی عاقبت
عشق باهم ایستادن در زیر بارون و با هم خیس شدن نیست عشق این است که یکی چتر دیگری بشه و اون یکی هرگز نفهمه که چرا خیس نشده
آغاز راه دوست داشتن است گرچه پایان ناپیداست ******* من هرگز به پایان نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست
تنهایم , آی مردم , آی مردم ,فریاد میکنم
, تنهایم ,کسی هست؟ , به دادم برسید , نمی خواهم در این تاریکیه شب ها ,
بمانم تنها , نمی خواهم که عمرم تنهایی خیره سازد , آی مردم تنهایم ,
نمیخواهم که مرگم برِ تنهایی اید ,,ای مردم خوف دارم که بمیرم ,تنهایم به
دادم برسید
نیمه شب بود غمی تازه نفس ....ره خوابم زد و ماندم بیدار ....ریخت از پرتوی لغزنده ی شمع شاخه گلی بر دیوار
بهار است بی تو بهاری ندارم چومرغان وحشی قرار ندارم جای می روم که لاله باشد میان لاله عکس تو باشد
بگیر ازمن تو این دل یاد بود که تنها
لایق این دل تو بودی هزاران خواستند این دل بگیرند ندادم چون عزیز این دل
تو بودی (تقدیم به دوست خوب زندگیم مهسا خانم)
اگر نمی توانی بالا روی سیب باش که افتادنت اندیشه را بالا برد
دوستی مثل ایستادن روی سیمان خیس است هر چه بیشتر بمونی رفتن سخت تر می شه و اگر هم بروی رد پاهات برای همیشه باقی میمونه
کاش امتداد لحظه ها تکرار با تو بودن بود
زندگی چون گل سرخی است پر از برگ و پر از
عطر و پر از خار یادمان باشد اگر گل چیدیم عطر و خار و گل و برگ همه
همسایه دیوار به دیوار همند
در ساحلی نشسته بودم ناگهان صدایی به من
گفت بنویس گفتم قلم ندارم گفت استخوانت را قلم کن گفتم جوهر ندارم گفت
خونت را جوهر کن گفتم کاغذ ندارم گفت پوستت را کاغذ کن گفتم چه بنویسم گفت
بنویس {عشق من دوستت دارم}
چشم هایم را به آسمانی که خدایت در آن
است دوخته ام و دستهای خسته ام را سوی او دراز کرده ام و از تو می خواهم
که بیایی و مرا از عطر نفسهایت لبریز کنی بیایی و مرا به سرزمین آب های
نقره ای ، به سرزمین آرزوها ببری و امشب باز به گذشته مینگرم آنجا که در
اوج نا امیدی سر راهم قرار گرفتی و با نگاهت قلب یخ بسته ام را گرما
بخشیدی و امشب چون گذشته تمام حرفهایم برای توست آه...پس کی می آیی
چشمهای خسته ام انتظار آمدنت را می کشند؟
چقدر سخته گل ارزوهات رو تو باغ دیگری ببینی و هزار بار تو خودت بشکنی اونوقت اروم زیر لب بگی : گل من باغچه ی نو مبارک...
شبی از شب ها تو به من گفتی که شب باش من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود به امیدی که تو فا نوس شب من باشی
روزی که به دنیا اومدی داشت بارون می
اومد ولی هوا ابری نبود.میدونی چرا؟اون روز فرشته هاداشتن از اون بالا
گریه میکردن.چون یکی از اونا کم شده بود.
آغاز کسی باش که پایان تو باشد مجنون کسی باش کلیلا تو باش و یک چیز عاشق هیچ کس نشو من اینو از ته دل گفتم
اخر از عشق تو ساکن در کلیسا میشوم میکشم
با از مسلمانی یهودا میشوم میروم ثابت نشینم همچو نوح یا به ساحل میرسم یا
غرقه دریا میشوم تقدیم به زینب گلم که مرا با عشق اشنا کرد دوستت دارم هادی
دوست دارم بمیرم و سیاه پوشت کنم نه انکه بمانم و فراموشت کنم
یا رب این شهر چه شهریست که صد یوسف دل
را به کلافی بفروشیم و خریداری نیست/فکر بهبود خود ای دل بکن از جای دگر
که در این شهر طبیب دل بیماری نیست
اگه نمیتونی کسی رو دوست بداری بدون لیاقت دوستی نداری اگه دوسم نداری بدون عقل نداری
ای که درفصل خزانم دیده ای بارنگ زرد این زمستانم نبین من هم بهاری داشتم
عشق یعنی علاقه نه کفگیر و ملاقه من عاشق تو هستم من تو رو می پرستم یه لنگه کفش به دستم منتظر تو هستم
دوستت دارم عاشقانه تا ابد یادت همیشه توی قلبم هست بهترینهارو برات میخوام جواد
ای عشق مدد کن که به سامان برسیم چون
مزرعه تشنه به باران برسیم یا من برسم به یار یا یار به من یا هردو بمیریم
و به پایان برسیم تقدیم به عزیزترینم توی این دنیا جواد امیدوارم همیشه
زنده باشی دوستت دارم
اگر میخواستم مجازاتت کنم از تو می خواستم به اندازه ای که تو رو دوست دارم مرا دوست داشته باشی
سر چه باد که فدای قدم دوست کنم این ردایست که هر بی سر و پائی دارد
یادته یه روز بهم گفتی هر وقت خواستی
گریه کنی برو زیر بارون که نکنه نامردی اشکاتو ببینه و بهت بخنده ...گفتم
اگه بارون نیامد چی؟ گفتی اگه چشمای تو بباره اسمون گریش میگیره ...گفتم
:یه خواهش دارم وقتی اسمون چشمام خواست بباره تنهام نذار - گفتی به چشم
...حالا من دارم گریه می کنم و آسمون نمی باره ........تو هم اون دور دورا
ایستادی به من می خندی .
اگر عاشق شدن جرم و گناهه دل عاشق شکستن صد گناهه
بیا تا در این خاک در این مرزعه ی pak بجز عشق بجز مهر دگر هیچ نکاریم
زندگی زیباست ای زیباپسند زنده اندیشان به زیبایی رسند آنقدر زیباست این بی بازگشت کز برایش می توان از جان گذشت
سبب منم که می شکنم اما حرفی نمی زنم اگه هیچ کس برام نموند واسه اینکه سبب منم ... !!
توکه یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که توباشی ومراغم ببرد
درباغ ارزوهایم تورامی بینم وتوحتی یک شاخه محبت از باغ مهربانی دلم نمی چینی....
مردم وخاکسترم رابادبرد بهترین یارم
مراازیادبرد مانده ام درکوچه های بی کسی سنگ قبرم رانمیسازد کسی تقدیم به
بهترین عشقم که مرافراموش کرد
ای نگاهت رونق فردای من در تومعنی می شود دنیای من ای کلامت بهترین اثبات عشق باتوماندن آرزو.رویای من

نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در سه شنبه 87/1/20 و ساعت 12:16 صبح
نظرات دیگران()

• اظهارات هس چه بود:
هس مدعی شد زمانی که دستور تأسیس مرکز نابودی یهودیان
را در آشویتس به وی داده اند کشتار در اردوگاهی به نام ولزیک انجام شده
است و بعد از آن اظهارات در دادگاه نورنبرگ متفقین ادعا کردند که آلمانها
چهار میلیون نفر را در آشویتس کشته اند.
• اظهارات هس تحت شکنجه:
اظهارات هس به زبان انگلیسی نوشته شده است در صورتی
که وی اصلاً انگلیسی نمی دانست و از طرف دیگر روی برگه های اعترافات هس
لکه های خون مشاهده می شود.
شکنجه های متفقین بر این افسر آلمانی جهت
کسب اطلاعات نظامی می تواند گویای عاری از حقایق بودن آن باشد و صرفاً تحت
شکنجه های جسمی و روحی اظهار داشته است.
این نکته را باید متذکر شد که چرا سندهای اظهارات هس را که در موزه نگهداری می شوند و در معرض دید عموم قرار نمی دهند؟

• اظهارات ضد و نقیض:
از زمان مطرح شدن این مسئله ابتدا صهیونیست ها مدعی بودند تعداد کشته شدگان 12 میلیون نفر است.
در حال حاضر یهودیان مدعی اند در جنگ جهانی دوم تعداد 500 هزار قتل عام شده اند.
• اظهارات بعضی از مورخین اروپایی:
1. پروفسور رائول هیل برگ نویسنده کتاب مرجع «نابودی یهودیان اروپا» کشتار یهودیان را 1/5 میلیون نفر اعلام کرد.
2. جرالدو
تیل وینگر نویسنده ی کتاب «راه حل نهایی» نیز تعداد کشته شدگان زمان جنگ
را حداکثر 6/4 میلیون نفر دانسته و این را هم از فقدان اطلاعات موثق و
فرضی می داند.
3. مقامات لهستان رقم احتیاط آمیز 1/1 میلیون کشته در آشویتس را اعلام کردند.
4. ژان کلود پرساک محقق فرانسوی در کتاب خود در مورد آشویتس خاطرنشان کرد حدود 775 هزار نفر در سالهای جنگ کشته شده اند.

• جمعیت یهودیان:
در جنگ جهانی دوم در کل اروپا سه میلیون و یکصدو بیست هزار نفر یهودی ساکن بودند.
• جمعیت کل یهود در آلمان:
در آلمان کل جمعیت یهود 600 هزار نفر بودند که به
دستور هیتلر 400 هزار نفرشان از آلمان اخراج شدند. و این مسئله قبل از جنگ
اتفاق افتاده بود. یعنی در آلمان 200 هزار یهودی ساکن بودند.

• شیوع بیماری تیفوس در اردوگاههای اسیران در آلمان:
در اردوگاههای اسیران در خاک آلمان و بخشی از خاک
لهستان امروز و اواخر جنگ بیماری تیفوس شیوع پیدا کرد و عکسهای آن زمان
نشانگر و گویای این مسئله می باشد.
در آن زمان و آن موقعیت امکانات
پزشکی آلمان اجازه نمی داد که آنها بتوانند جلوی شیوع این بیماری را
بگیرند و خود پزشکان آلمانی هم به این امر اعتراف کردند و ناگزیر بودند از
راههای مختلف این بیماری را در اردوگاهها مهار کنند. لذا با مجوز پزشکان
اجساد و البسه شان را می سوزاندند تا خاکستر شوند و چیز عجیبی هم نبود و
همه هم می دانستند؛ ولی بعد از جنگ جهانی دوم زمزمه بلند شد که این
اتاقها، اتاقهای آدم سوزی بوده است. بعداً گفتند که این اتاقها، اتاقهای
گاز بوده که یهودی ها را در آن خفه می کردند.
• اظهارات محققین:
پروفسور فوریسون؛ این پروفسور که بعدها مورد غضب
کانونهای صهیونیستی قرار میگیرد، به صراحت می گوید که این حرفها (کشتار
یهودیان) را حتی ما باور کرده بودیم ولی بعداً وقتی تحقیق کردم و تمام
اسناد به جا مانده مثل اسناد دادگاه نورنبرگ و آرشیو محرمانه یهود در
فرانسه را بررسی کردم متوجه شدم که همه این موارد دروغ است.

• روشهای فوریسون:
1. تحقیق روی اسناد که تخصص وی بوده است.
2. گفتگوی بسیار با سم شناسان که معتقد بودند چنین کشتاری اساساً مقدور نیست.
3. وی
می گوید من در لوموند روزنامه فرانسوی نامه نوشتم که اگر حتی یک نفر هم
وجود دارد که بازمانده هلوکاست است و اتاقهای گاز را به چشم خودش دیده،
خود را معرفی کند که پیدا نکردم.
• محکومیت محققین درباره نقد هلوکاست از سوی دولتهای مهد دموکراسی اروپا:
1. افرادی مثل پل راسینیها و مورگان گراف و استاگلیچ و فوریسون و روژ گارودی و... از دانشگاه اخراج شدند.
2. عضو شورای شهرلیون فرانسه به خاطر انکار هلوکاست به زندان محکوم شد.
3. فردریک
توبن، کارشناس استرالیایی به اتهام زیر سؤال بردن هلوکاست زندانی شده است،
زیرا وی در تحقیقاتی که از اردوگاه آشویتس کرده مدعی است این محل برای
کشتار یهودیان نبوده بلکه یک اردوگاه انتقالی بوده و کشتار در این اردوگاه
غیر ممکن بود.
4. وقتی اسلام شناس فرانسوی روژ گارودی در تحقیقات
انجام داده بر هلوکاست نسبت به حقایق آن اعتراض کرده و آنرا امری غیر ممکن
دانسته است. که سرانجام از سوی دولت فرانسه وی محکوم به زندان می شود.
5. بعضی
از اروپایی ها و آمریکایی ها و برخی آلمانیها و اتریشی ها درباره ی این
موضوع تحقیقاتی انجام داده اند به صرف اظهارات حق طلبانه محکوم به زندان و
تبعید شده اند.
• قوانین اروپایی درباره هرگونه اظهار یا سؤال شبهه انگیز در مورد هلوکاست:
فرانسه در سال 1990 زمان نخست وزیر فابیوس قوانینی را مبنی بر سه وجه
1. اصل کشتار
2. اتاقهای گاز و کوره های آدم سوزی
3. در مورد رقم 6 میلیون کشته
کسی حق اظهار نظر ندارد.اگر کسی در این مورد صحبتی کند بین 2 هزار تا 300 هزار فرانک جریمه دارد.
بعدها مشخص شد که هم نخست وزیر فرانسه (فایبوس) یهودی بوده و هم قاضی که آن قانون را به تصویب رساند.
• دادستان جعلی و طلبکاری از اروپا:
برای این داستان جعلی یهودیان از اروپا طلبکار شدند و
قانونهایی در بعضی از این کشورها مثل سوئیس، اتریش و آلمان وضع شد و به
این شکل این کشورها بخاطر ظلمی که در حق یهودی ها انجام داده بودند و آنها
را کشتند، باید به بازماندگان شان غرامت پرداخت کنند. بله برای واقعه ای
که هیچ وقت اتفاق نیفتاده بود قرار شد برخی از کشورهای اروپایی به
کانونهای متولی یهودیان و صندوق ملی یهود غرامت بدهند. همین الان هم آلمان
خسارت پرداخت می کند و این قرار داد تا سال 2030 ادامه دارد.
• دستاورد اقتصادی یهودیان:
1. تاکنون دولت آلمان صد میلیارد مارک خسارت پرداخت کرده است.
2. طلاهایی
که آمریکا و انگلیس بعد از ساقط شدن آلمان نازی به تاراج بردند یا سپرده
های آلمان در سوئیس، بعدها گفتند این پولها مال یهودی ها است و آنرا تصاحب
کردند.
و همین الان مشکل طلاهای آلمان که هزاران تن است حل
نشده است و در بانک های انگلیس نگهداری می شود و سود آن را به تشکلهای
یهودی می دهند. جامعه یهودیان و عوامل آنها در کشورهای اروپایی افکار
عمومی غرب را بدهکار خودشان کردند. به شکلی که اشک آنها را هم در آورده
اند و خیلی از غربی ها هم باور کرده اند که علیه یهود ظلم کرده اند و لذا
بایستی با امتیاز بخشی این قوم را نسبت به اروپا خوش بین کنند.
• امتیاز بخشی سیاسی به یهودیان از سوی اروپا و تشکیل دولت یهود در سرزمین فلسطین:
پس از جنگ جهانی دوم بنا شد انگلیس در سال 1948 دوره
قیومیت خودرا تمام شده اعلام کند و فلسطین را تخلیه کند و لذا تمام نقاط
حساس پادگان ها، سرزمین ها و مناطقی که دولت سرپرستی آن را در اختیار داشت
همه را به صهیونیست ها واگذار کند و قبل از خروج انگلیس دولت یهودی در
سرزمین فلسطین اعلام موجودیت کند و دولت اسرائیل اعلام شود. ودر رأس آن بن
گورین اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی بیانیه ی تشکیل دولت اسرائیل را
صادر می کند.
• سازمانهای مخفی و سری:
بعد از تشکیل دولت سازمانهای مخفی توسط رژیم اسرائیل
غاصب اوج گرفت تا از این طریق به سرکوب و غصب زمین های اعراب فلسطین اقدام
نمایند که این سازمانهایی در جهت تقویت بنیه دولت بن گورین فعالیت می
کردند عبارتنداز:
1. سازمان ارتش اسرائیل
2. سازمان مخوف ایال
3. سازمان کاهانامی
4. سازمان داب
5. سازمان حراب دیویه
6. سازمان سیکریکون
این سازمان ها جزو خطرناک ترین سازمانهای تروریستی اسرائیل هستند. که در ثبات بخشیدن این رژیم تلاش دارند.
• حمایت همه جانبه ی اروپا و آمریکا از تشکیل دولت اسرائیل در سرزمین فلسطین:
کشورهای اروپایی و خصوصاً آمریکا بعد از اعلام تشکیل
دولت اسرائیل، حمایت همه جانبه ای از بدو اعلام آن داشته و از تمامی
جنایتهای رژیم غاصب اسرائیل بر علیه مردم عرب فلسطین حمایت و توجیه می
کردند و در سازمان ملل نیز نسبت به این کشتار و اشغالگری و خشونت و ترور،
همیشه در جهت تقویت آن رژیم تصمیم گرفته شده است. در حال حاضر هم اروپا و
هم آمریکا بعنوان بازوان مستحکم رژیم صهیونیستی در مجامع بین المللی هستند.
مواضع
کشورهای عربی و اسلامی در طول سالهای 1946 تا 2005 فقط حمایتهای بسیار
ساده و معمولی و بی رنگ نسبت به کشتار و ترورهای مردم بی پناه و بی گناه و
مظلوم فلسطین بوده است. زیرا این کشورها بعلت وابستگی به غرب هیچگاه
نتوانسته اند حامی دلسوز برای مردم ستمدیده و اعراب فلسطین باشند. برقراری
کنفرانس ها و همایش ها و اعلامیه و بیانیه فقط و فقط در حد یک تعارف
معمولی بوده است.
• نقش جمهوری اسلامی ایران:
پس از سقوط رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی ایران
به زعامت امام (ره) در حمایت همه جانبه و قرار گرفتن در خط مقدم تهاجمات
بر علیه رژیم صهیونیستی از هیچ کوششی دریغ نکرده و سالهاست بر این سیاست
اهتمام خاصی ورزیده است.
در حال حاضر یکی از کانونهای توجه مردم
مسلمان جهان متوجه ایران اسلامی می باشد و جهان اسلام نسبت به اظهارات
مقامات ایرانی حساب خاصی داشته و دارند.

• اظهارات تکان دهنده ریاست جمهوری ایران در عرصه بین المللی:
وقتی ریاست جمهوری ایران آقای دکتر محمود احمدی نژاد
چند مسئله مهم بین المللی که مرتبط به جهان اسلام است مطرح کرد موجب
خشنودی مسلمانان جهان و ستیزگری سران اروپایی و آمریکایی شده است. این
مسائل بدین شرح می باشد:
1. حذف اسرائیل ازصحنه بین المللی.
2. غیر واقعی بودن داستان هلوکاست.
3. هجرت صهیونیست ها از فلسطین به اروپا و سکنی گزیدن و تشکیل دولت اسرائیل در آنجا.
این اظهارات پویایی دوباره عرصه سیاست خارجی ج.ا.ا که
منبعث از استراتژی می باشد را در دل فرزندان امام (ره) و دوستداران ایران
اسلامی بوجود آورد. گرچه بعضی ها در داخل همیشه به دنبال یک سیاست
انزواطلبی هستند ناخرسندی خود را به گونه ای ابراز می کنند. ولی باید به
استراتژی ها و اهداف ایران اسلامی توجه کرد که همانا کوشش برای نجات جهان
اسلام از دست سردمداران مستبد می باشد.
• حرفهای آقای احمدی نژاد کلیشه رایج نیست:
دکتر احمدی نژاد از افسانه کشتار 6 میلیون یهودی توسط
نازی ها در جنگ جهانی دوم (هلوکاست) یک نتیجه منطقی استخراج کرد و جهانیان
را بر تأمل و داوری درباره آن فراخواند. سخن احمدی نژاد آنقدر ساده و صریح
بود که جای هیچ بحث و مجادله باقی نمی گذاشت. زیرا وی دو گفتار بسیار
منطقی به افکار عمومی در سطح اروپا مطرح کرد.
اگر به راستی آلمانی
ها، چند میلیون یهودی را قتل و عام کرده اند چرا باید فلسطینی ها تاوان آن
را بپردازند؟ برای یهودی های مظلوم جایی در خاک اروپا اختصاص بدهند تا
کشور خود را در آن بنا کنند. ما هم حمایت می کنیم.
این سخن در جهان،
خصوصاً دنیای اسلام همچون حقیقتی فاش جلوه کرد که تا آن روز مجال طرح
نیافته بود. و برای ماشینهای تبلیغاتی غرب بی جواب ماند.
این اظهارات
از ریاست جمهوری ایران یکی از معتبرترین و محبوب ترین شخصیتهای جهان اسلام
در سطح افکار عمومی کشورهای اسلامی و غیر اسلامی قرار گرفت زیرا حرفهایش
تکرار کلیشه های رایج گذشته نبوده است.
• عدم اتخاذ سیاست انفعالی:
سیاستمداران غربی با طرح موضوعاتی بی اساس ایران را در
موضع انفعالی قرار داده و مجبور ساختند اسناد و مدارکی برای رد ادعاهای
غرب ارائه کند. اکنون آقای احمدی نژاد در حال پیمودن یک راه معکوس است.
راهی که غرب را وادار به مواضع عکس العملی کرده همان راه و روشی که در
دوران حضرت امام (ره) بود. امام امت همیشه حرکت می کردند و دشمن در غرب از
مواضع عکس العملی برخوردار بود.
• رئیس دولت اصولگرا چه می خواهد؟
آقای احمدی نژاد می داند فضای ایجاد شده در جامعه بین
المللی مسموم است و در این فضا نمی توان تنفس به حق داشت. زیرا غرب پرونده
هایی که معمولاً بی پایه و توخالی است را علیه ایران دست و پا کرده و با
جنجال بر سر آن برای زمانی طولانی هزینه ای گزاف روی دست دولت ها و ملتها
می گذارد.
چرا ما نباید پرونده های واقعی غرب را رو کنیم؟ چرا غرب
نباید با همان شیوه و با همان منطق به چالش کشیده شود که تا امروز که ما
را تحت فشار و آزار قرار داده است.
• اظهارات متفکران جهان نسبت به مواضع دکتر احمدی نژاد:
خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس
اظهارات مسئولان ایران شجاعانه، جسورانه و بر حق است و حرف دل ملتها را می زنند و ملت ها همیشه این گونه موضع گیری ها را می پسندند.
وی
افزود رژیم صهیونیستی ظالم و نامشروع است و جنایتهای آن مشمول مرور زمان
نمی شود و جایز نیست مشکل یهودی ها از جیب فلسطین خرج شود.
دکتر نجم عبدالکریم نویسنده کویتی ابو ظبی
کوره های آدم سوزی یهودیان معروف به هلوکاست که در دنیا آن را باور کرده است دروغ بزرگ است.
• مورخان غربی:
1. فردریک توبن - محقق استرالیایی
2. ارنست رندان – محقق آلمانی (در انتظار محاکمه است)
3. گرمار رودولف - شیمیدان آلمانی
4. گانتر کگل - محققین تجدید نظر طلب
5. ولفگانگ - از سوی صهیونیست تهدید شده است
6. مانفرد رودر - مدافع تجدید نظر طلبان
7. دیوید دیروینگ - مورخ انگلیسی (زندانی است)
8. روبر فوریسون - پروفسور فرانسوی بارها محاکمه شده است
همگی اظهارات ضد صهیونیستی احمدی نژاد را عین واقعیت می دانند.
این
مورخین که سال هاست به مطالعه و تحقیق درباره هلوکاست و افسانه های مربوط
به اتاق های گاز، کشتار سیستماتیک یهودیان، دستور هیتلر برای راه حل نهایی
درباره یهودیان و دیگر افسانه های هلوکاست مانند استفاده از گاز (زیکلون
بی) و ساختن صابون از جنازه یهودیان پرداخته اند، اظهارات رئیس جمهور
ایران را عین واقعیت توصیف کردند.
این مورخین با صدور بیانیه ای اظهارات اخیر احمدی نژاد را پیام کریسمس از یک مسلمان شجاع دانسته که ترسی از صهیونیسم ندارد.
• نویسنده آلمانی:
هزیک ام برودر نویسنده آلمانی که مقاله اش در مجله اشپیگل درباره هلوکاست بازتاب فراوانی داشت بار دیگر تاکید کرد:
آنچه
که در حمایت از مواضع رئیس جمهور ایران و انتقاد از اروپایی ها به عنوان
مسببان اصلی یهودی سوزی عنوان کرده ام کاملاً جدی بوده است. و احساس من
همان احساس رئیس جمهور ایران است

نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در سه شنبه 87/1/20 و ساعت 12:4 صبح
نظرات دیگران()
احتمالا هر روزه از اقلام متفاوتی استفاده میکنید که شامل LCD
میباشند(1). LCDها در اطراف ما یافت میشوند؛ در کامپیوترهای لپتاپ،
ساعتهای دیجیتالی، اجاقهای مایکروویو، دستگاههای پخش CD و دستگاههای
الکترونیکی فراوان دیگر، امروزه LCDها متداول شدهاند به خاطر اینکه اینها
نسبت به دیگر تکنولوژیهای نمایشگرها، برتری و مزیت اساسی دارند؛ برای
مثال آنها نازکتر، با وضوح بهتر و مصرف برق پایینتر نسبت به CTRها (2)
ظاهرشدهاند.
چرا LCDهاکریستالهای مایع( liquid crystal) نامیده میشوند؟
به
نظر میرسد عنوان کریستال مایع تضادی به همراه داشته باشد؛ عبارت
کریستال(crystal) تداعی کننده یک ماده جامد نظیر کوارتز (معمولا به سختی
یک سنگ) است، در حالی که مایع متفاوت از کریستال است. در این مطلب خواهید
فهمید که چگونه کریستال مایع ترفندهای جالبی میزند و پی به تکنولوژی
اساسی که باعث میشود LCDها کار کنند، خواهیم برد. همچنین خواهید آموخت که
چگونه ویژگیهای عجیب کریستالهای مایع مورد استفاده واقع میشوند تا نوع
جدیدی از شاتر(shutter) ایجاد شده و چگونه شبکههای این شاترهای ریز، باز
و بسته میشوند(تا مدلهایی ایجاد نماید که اعداد، کلمات و تصاویر را به
نمایش دهند.)
تاریخچه LCDها
امروزه به هر کجا که
بنگریم LCDها را میبینیم، رشد این تکنولوژی مدت زمانی را سپری نمود. زمان
طولانی از زمان کشف کریستالهای مایع به کثرت کاربردهای این وسیله طی شد تا
اینکه ما از استفاده این وسیله لذت ببریم.
کریستالهای مایع اولین
بار در سال 1888 توسط یک گیاهشناس اطریشی به نام فردریک
رینیتزر(Friedrinch Rreinitzer) کشف شد. او مشاهده کرد زمانی که یک ماده
شبیه کلستریل را ذوب میکند (اسید بنزوئیک کلستریل)، در ابتدا یک مایع
تیره بوده و سپس در صورتی که درجه حرارت بالا رود، روشن میشود. پس از خنک
کردن، مایع قبل از تبلور نهایی به رنگ آبی تبدیل میشود.
از ساخت
آزمایشی اولین LCD در سال 1968، مدت 80 سال میگذرد. از آن هنگام سازندگان
LCD گونههای ماهرانه و جالبی از این وسیله را به لحاظ تکنولوژیکی توسعه
دادند و LCDها را از لحاظ تکنیکی به سطح بالایی رساندند و روند رو به رشد
تکنولوژی ساخت این وسیله همچنان رو به فزونی است.
کریستالهای مایع( liquid crystals)
همه
ما میدانیم که ماده دارای سه حالت عمومی است؛ جامد، مایع و گاز.
مولکولهای جامدات همیشه و در همان محلی که قرار دارند موقعیت خودشان را
نسبت به بقیه حفظ میکنند.
مولکولهای موجود در مایعات برعکس جامدات
هستند و قادرند وضعیت خودشان را تغییر دهند و در یک حالت غیر عادی وجود
دارند؛ در صورتی که مواد فراوانی هستند که در یک حالت غیر عادی وجود
دارند؛ یعنی به نوعی شبیه به یک مایع و نیز شبیه یک جامد! هستند. زمانی که
مواد در این حالت قرار می گیرند، مولکولهایشان گرایش دارند که وضعیت
خودشان را حفظ نمایند. شبیه مولکولهای موجود در یک جامد. اما به طرف
موقعیتهای متفاوت نیز در حرکت خواهند بود. شبیه مولکولهای موجود در مایع.
این توضیحات بدین خاطر ذکر شد که به این نکته اشاره شود که کریستالها هم
مایع، جامد و یا مایع هستند.
بنابراین آیا کریستالهای مایع شبیه جامدات عمل میکنند یا مایعات و یا شبیه چیز دیگری؟
از
شواهد بر میآید که کریستالهای مایع به حالت مایع نزدیکتر هستند تا جامد.
آنها مقادی متوسطی از گرما را دریافت کرده تا یک ماده مناسب را از یک حالت
جامد به کریستال مایع تبدیل کنند و فقط مقدار بیشتری گرما را جهت تبدیل
همان کریستال مایع به حالت مایع واقعی دریافت میکنند. به خاطر این که
کریستالهای مایع به درجه حرارت بسیار حساس هستند، آنها برای ساختن
دماسنجها و ... کاربرد دارند. دلیل اینکه چرا صفحه نمایش یک کامپیوتر
لپتاپ در یک هوای سرد یا در خلال یک روز داغ در کنار ساحل به خوبی نمایش
میدهد، به خاطر همین کریستالها میباشد!.
همانگونه که انواع زیادی
از جامدات و مایعات وجود دارد، انواع زیادی از مواد دارای خاصیت کریستال
مایع نیز موجود است. بدلیل حرارت و طبیعت مواد، کریستالهای مایع در چندین
حالات متفاوت میتوانند باشند. در این مطلب درباره حالت نماتیک(nematic)
از کریستالهای مایع صحبت خواهیم کرد.
یک مشخصه از کریستالهای مایع
این است که تحت تاثیر جریان الکتریکی قرار میگیرند. یک نوع ویژه از
کریستال مایع نماتیک، نماتیکهای بهم تابیده (TN)نامیده میشود. پراکندن یک
جریان الکتریکی به این کریستالهای مایع، آنها را به درجات متنوعی بسته به
مقدار ولتاژ جریان، از بهم تابیدگی خارج میسازد. LCDها از این کریستالهای
مایع استفاده میکنند، به خاطر اینکه به جریان الکتریکی به عنوان کنترل
گذر نور واکنش نشان میدهند.
انواع کریستالهای مایع
بیشتر
مولکولهای کریستال مایع به شکل ترکه هستند(شکل 1) و در گروههای
ترموتروپیک(thermotropic) و لیتروپیک(lytrotropic) هستند. کریستالهای مایع
ترموتروپیک برای تغییرات در درجه حرارت یا در بعضی حالات، در فشار واکنش
نشان میدهند. واکنش کریستال مایع لیتروپیک که در ساخت صابون و مواد پاک
کننده استفاده میشود، بستگی به نوع حلالی دارد که مخلوط میشوند.
کریستالهای مایع ترموتروپیک یا از نوع ایزوتراپیک(isotropic) و یا
نماتیک(nematic) هستند. تفاوتهای کلیدی این دو در این است که مولکولها در
مواد کریستالهای مایع از نوع ایزوتراپیک در آرایش، بدون ترتیب هستند، در
حالی که نماتیکها دارای نظم تعریف شدهای بوده ودارای مدل هستند.
در
حال نماتیک، کریستالهای مایع میتوانند بیشتر در راهی که مولکولها خودشان
جهتگیری میکنند طبقه بندی شوند. سماتیک، لایههایی از مولکولها را ایجاد
میکند. تعداد فراوانی از حالات سماتیک موجود است، نظیر سماتیک نوع c که
مولکولها در یک لایه به یک زاویهای از لایه قبلی زاویهدار میشوند. حالت
متداول دیگر حالت کلستریک (cholestric) میباشد که به نماتیک کایرال
(chiral nematic) نیز شهرت دارد؛ در این حالت مولکولها تا اندازهای از یک
لایه به لایه دیگر منحرف میشوند و در یک ساختار مارپیچی شکل میگیرند.
کریستالهای مایع فروالکترونیک (FLC) (4)
از
مواد کریستال مایع استفاده میکنند که دارای مولکولهای کایرال هستند و در
یک نظم سماتیک نوع C هستند. به خاطر اینکه طبیعت مارپیچی از این مولکولها
اجازه زمان پاسخ سوییچ میکروثانیهای را میدهد، به طور اخص FLCها را برای
نمایشگرهای پیشرفته، مناسب میسازد. کریستالهای مایع فروالکترونیک با سطح
مقاوم(SSFLC) (5) فشار کنترل شده را از طریق استفاده از سطح شفاف بکار
میگیرد؛ از حالت مارپیچی مولکولها، برای ایجاد سوییچ سریعتر جلوگیری
میکند.
ایجاد یک LCD ساده
ترکیب 4 نکته زیر امکان LCDها را فراهم میسازد:
* نور میتواند پلاریزه شود.
* کریستالهای مایع میتوانند منتقل شوند و نور پلاریزه شده را تغییر دهند.
* ساختار کریستالهای مایع میتوانند توسط جریان الکتریکی تغییر یابند.
* مواد شفافی موجودند که قادرند جریان الکتریسیته را هدایت کنند.
یک
LCD وسیلهای است که این 4 الگو را بکار میگیرد. برای ایجاد یک LCD دو
بخش شفاف پلاریزه شده باید در اختیار باشد. یک پلیمر خاصی که شیارهای
میکروسکوپی در سطح ایجاد میکند و در کنار بخش شفافی که فیلم پلاریزه شده
بر روی آن نیست، کشیده میشود. شیارها بایستی در همان جهتی که فیلم
پلاریزه میشود، باشند. سپس نوبت افزودن روکشی از کریستالهای مایع نماتیک
به یکی از فیلترها میباشد. شیارها اولین لایه از مولکولها برای تنظیم
کردن (با جهت فیلتر) را سبب میشود. سپس دومین قطعه از بخش شفاف با فیلم
پلاریزه شده در جهت زاویه راست به اولین قطعه اضافه میشود. هر لایه
متوالی از مولکولهای TN، بتدریج منحرف میشوند تا اینکه فوقانیترین لایه
در یک زاویه 90 درجه تا انتها باشد و فیلترهای بخش شفاف پلاریزه شده را به
هم جفت میکند.
چنانچه نور به اولین فیلتر برخورد کند آن پلاریزه
میشود و چنانچه نور از میان لایههای کریستالهای مایع بگذرد مولکولهای
سطح نور ارتعاش پیدا میکند و برای جور شدن زاویهشان تغییر مییابد. در
صورتی که نور به دورترین جهت از مواد کریستال مایع برسد آن در همان زاویه
(در لایه پایانی مولکولها) مرتعش میشوند. اگر آخرین لایه با دومین فیلتر
شفاف پلاریزه شده همخوانی داشته باشد نور گذر خواهد کرد.
اگر ما یک
شارژ الکتریکی را برای مولکولهای کریستال مایع به کار گیریم آنها از هم
باز خواهند شد. زمانی که آنها مرتب شدند زاویه نوری که از میان آنها
میگذرد تغییر مییابد و بنابراین زمانی نمیگذرد که با زاویه فیلتر
پلاریزه شده فوقانی یک جور در خواهد آمد در نتیجه هیچ نوری از میان
ناحیهای ازLCD که آن ناحیه را تیرهتر از نواحی اطراف میکند، عبور
نمیکند.
ساخت یک LCD ساده، آسان است. این کار میتواند با
قرارگیری سطح شفاف(شیشهای) و کریستالهای مایع که قبلا به آنها اشاره شده
است و با افزودن دو الکترود شفاف به آن آغاز شود. به عنوان مثال تصور کنید
که شما میخواهید که سادهترین LCD ممکن را فقط با یک الکترود بر روی آن
ایجاد کنید. لایهها شبیه شکل 2 خواهند بود.
این LCD که به آن
پرداخته میشود ساده و مقدماتی است. در قسمت پشت، یک آینه است(A)، این
آینه کار انعکاس نور LCD را بر عهده دارد. بعد از این یک بخش شفاف (B) با
فیلم پلاریزه شده بر روی بخش انتهایی و یک سطح الکترود (C) که از
اکسیدایندیم ساخته میشود، اضافه میشود. یک سطح تمام فضای LCDرا
میپوشاند. بالای آن لایهای از ماده کریستال مایع است(D)، بعد از این
لایه بخش دیگری از سطح شفاف وجود دارد(E)؛ با الکترودی به شکل مستطیلی در
بخش انتهایی و در قسمت فوقانیLCD، فیلم پلاریزه شده و دیگری(F) هست که
نسبت به اولی در زاویه راست وجود دارد.
الکترود به یک منبع تغذیه
وصل میشود(شبیه یک باتری)، زمانی که جریانی نباشد، نور از رو به روی LCD
وارد میشود و به سادگی به آینه برخورد کرده و به حالت اول خویش
برمیگردد. زمانی که باتری جریان لازم را برای الکترودها فراهم میسازد،
کریستالهای مایع مابین الکترود سطح مشترک و الکترود مستطیلی شکل، نور را
در آن ناحیه، از عبور کردن متوقف میکنند. این عمل باعث میشود که LCD
مستطیل را به صورت یک ناحیه تیره نشان دهد.
توجه داشته باشید که
LCD ساده مورد نظر شما به یک منبع نور خارجی نیاز دارد. مواد کریستال مایع
هیچ نوری از خودشان ساطع نمیکنند. LCDهای کوچک و ارزان غالبا منعکس کننده
هستند؛ یعنی چیزی را که نمایش میدهند، بایستی نور را از منابع نور خارجی
انعکاس دهند. به عنوان نمونه در مورد LCD یک ساعت، اعداد بر روی صفحه
نمایش داده میشود؛ جایی که الکترودهای کوچک، کریستالهای مایع را شارژ
میکنند، بنابراین نور از میان فیلم پلاریزه منتقل نمیشود.
بیشتر
نمایشگرهای کامپیوتر توسط لامپهای فلورسنت داخلی، روشنایی تولید میکنند؛
کنار، بالا و یا پشت LCD یک سطح انتشار سفید در پشت LCD نور را هدایت کرده
و آن را پخش مینماید. در این مسیر از میان فیلترها، لایههای کریستال
مایع و لایههای الکترود، مقادیر زیادی از این نور از دست میرود (گاهی
اوقات بیش از نیمی از آن.)
در این مثال، شما یک سطح الکترود مشترک
و یک الکترود دارید که کنترل میکند کریستالهای مایع به یک شارژ الکتریکی
پاسخ دهد. اگر لایه طوری در اختیار گرفته شود که شامل تعداد بیشتری
الکترودهای منفرد باشد میتوان نمایشگرهای پیشرفتهتری ساخت.
سیستم LCD
LCDهای
از نوع سطح مشترک یا (common-plane-Based) برای نمایشگرهای معمولی مناسب
است؛ نیاز دارد همان اطلاعات را از نو به کرات نمایش دهد. ساعت و تایمرهای
مایکروویو در این مجموعه جای دارند. هر چند نمایشگر با نوع الکترود و با
فرمت شش ضلعی از قبل برای این نمایشگرها معمول بود و لی تقریبا امکان
شناخت با هر شکل دیگری وجود دارد. برای رویت شکلهای الکترودها میتوانید
به کارتهای بازی، ماشینهای مراسلات و… مراجعه کنید.
دو نوع اصلی از
LCD در کامپیوترها وجود دارد؛ ماتریس غیر فعال( passiv matrix) و ماتریس
فعال (active matrix) LCD های ماتریس غیر فعال از یک شبکه ساده، برای
تامین شارژ پیکسلهای موجود بر روی نمایشگر استفاده میکنند. ایجاد شبکه در
واقع یک مرحله پردازشی است. آن با دو لایه شفاف آغاز میشود. به یکی از
این لایهها ستونها و به دیگری ردیفهایی واگذار میشود که از مواد هادی و
شفاف ساخته میشود؛ اینها معمولا اکسیدایندیم قلع هستند. ستونها و ردیفها
به مدارات مجتمع(ICها) مرتبط میشوند و زمانی که شارژ از ستون یا سطر خارج
شود با این مدارات، کنترل خواهد شد. مواد کریستال مایع مابین دو لایه شفاف
ذکر شده قرار خواهد گرفت؛ یک فیلم پلاریزه به بخش خارجی از هر یک از این
لایه اضافه میشود.
سادگی سیستم ماتریس غیرفعال جالب است اما
نواقصی نیز به همراه دارد؛ از جمله زمان پاسخ کوتاه و کنترل ولتاژ بدون
دقت. زمان پاسخ به توانایی LCD برای تازهسازی(refresh) نمایش تصویر بر
میگردد. راحتترین راه برای مشاهده زمان پاسخ کوتاه در یک LCD ماتریس غیر
فعال این است که نشانگر ماوس را به سرعت از سمت صفحه نمایش به سمت دیگر
حرکت دهبد؛ در حالتی که این حرکت انجام میشود به "سایه"هایی که در پی
نشانگر ظاهر میشود توجه کنید. کنترل ولتاژ با عدم دقت از توانایی ماتریس
غیر فعال جلوگیری میکند و در یک زمان تنها بر یک پیکسل تاثیر میگذارد.
زمانی که ولتاژ برای از هم باز کردن یک پیکسل بکار گرفته میشود، تصاویر
پیکسلهای اطراف نیز تا حدی از هم باز میشود که باعث میشود تصاویر تار به
نظر آمده و کنتراست خود را از دست بدهد.
LCDهای ماتریس فعال به
TFTها وابسته هستند. اساسا TFTها ترانزیستورها و خازنهای کوچک سوییچ شونده
هستند. آنها در یک ماتریس و بر روی یک لایه شفاف مرتب میشوند. برای
آدرسدهی یک پیکسل، ردیف مناسب سوییچ شده و سپس شارژ به ستون اصلی ارسال
میشود. خازن قادر به نگهداری شارژ تازه به دوره تازهسازی بعدی میباشد.
اگر دقیقا مقدار ولتاژی که برای یک کریستال تامین میشود کنترل گردد،
خواهید توانست آن را از هم باز کنید(فقط برای گذر مقداری از نور)، بیشتر
نمایشگرهای امروزی در هر پیکسل 256 سطح روشنایی پیشنهاد میکنند.
پیشرفتهای LCD
تکنولوژی
LCD مدام در حال رشد است. LCDهای امروزی چندین گونه از تکنولوژی کریستال
مایع را بکار میگیرند که شامل این موارد هستند: (7)STN، (8)DSTN،
(10)FLCو (10)SFLC.
اندازه نمایشگر محدود به مشکلات کنترل
کیفیت(QC) میشود که به سازندههای آنها برمیگردد. جهت افزایش اندازه
نمایشگر سازندهها بایستی پیکسلها و ترانزیستورهای بیشتری به محصول اضافه
کنند. چنانچه آنها تعداد پیکسلها و ترانزیستورها را اضافه کنند شانس وجود
ترانزیستورهای با کیفیت پایین را افزایش میدهند. سازندگان بزرگ LCD غالبا
در حدود 40 درصد از آنها در خط تولید خود رد میکنند. سطح برگشتیها
مستقیما بر روی قیمت LCD اثر گذار خواهد بود؛ چون فروش LCDهای خوب قیمت
ساخت (چه جنس خوب و چه بد آن ) را پوشش میدهد. تنها، پیشرفت در ساخت، به
خرید نمایشگرهایی که قدرت خریدش برای مشتریان امکان پذیر است. در تعداد
بسیار زیاد منجر میشو

نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در دوشنبه 87/1/19 و ساعت 11:56 عصر
نظرات دیگران()