سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گل مریم 

maryam

گل مریم

گل مریم برای دیدنت دیوانه خواهم شد

نگاهم کن که از بوییدنت دیوانه خواهم شد

تو می خندی به احوال پریشانم ولی من هم

از این گونه نمک پاشیدنت دیوانه خواهم شد

مرا دیوانه می بینی و مغرورانه می خندی

نمی دانی از این خندیدنت دیوانه خواهم شد

میان این همه گل من که مریم را پسندیدم

و می دانم که از بوییدنت دیوانه خواهم شد

تو زیباتر از آنی که بچینم برگهایت را

نگاهت می کنم از چیدنت، دیوانه خواهم شد

همه گویند باید بوسه بر چشمان مریم زد

تو می دانی که با بوسیدنت دیوانه خواهم شد

به اشک دیدگانم می نویسم دوستت دارم

تو می خوانی و از فهمیدنت دیوانه خواهم شد

گل مریم دلم را بردی  و خود نیز می دانی

که با این گونه دل دزدیدنت دیوانه خواهم شد

گل مریم دو چشمانت گواهی می دهد روزی

تو را می چینم و با چیدنت دیوانه خواهم شد


نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در یکشنبه 87/1/18 و ساعت 3:10 عصر
نظرات دیگران()
دعوت نامه کلوب پرشین گیگ 
اگه دعوت نامه میخوای تو همین پست بگو
نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در یکشنبه 87/1/18 و ساعت 2:58 عصر
نظرات دیگران()
کودک 


نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در یکشنبه 87/1/18 و ساعت 2:48 عصر
نظرات دیگران()
یه وبلاگ قشنگ 
ورود به وبلاگ

نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در یکشنبه 87/1/18 و ساعت 2:41 عصر
نظرات دیگران()
بازی کلمات 
ور شدن از تو = دور شدن از خودم

=>

دوری از تو = دوری از خودم

=>

تو = خودم

 


نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در یکشنبه 87/1/18 و ساعت 2:39 عصر
نظرات دیگران()
تشنه 
 زود زودی ! دیر دیرم
من یه آواز اسیرم
 تو مثه ماه هلالی ! نازنین ! جای تو خالی !
زیر ضربه های رگبار
 تشنه ام ! تشنه ی دیدار
 من رو به خاطره نسپار
نگو رویای محالی ! نازنین ! جای تو خالی !
خیسم از حضور بارون
 من رو از سرما نترسون
 توی چله ی زمستون 
بی تو گریون با تو شادم
 ای علاقه ی دمادم
 سیب جادویی آدم
مجرمی اما زلالی ! نازنین ! جای تو خالی !
وقتی بودی زنده بودم
 دل از اینجا کنده بودم
 مثل یه پرنده بودم
حالا تو شکسته بالی ‚ نازنین ! جای تو خالی !
مثه رقص برگ زردی
 به شهاب شب نوردی
خواب دیدم که برمی گردی
 توی کنج خوش خیالی ‚ نازنین ! جای تو خالی !

نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در یکشنبه 87/1/18 و ساعت 2:37 عصر
نظرات دیگران()
جـــــــــــــــــــوک 

تصویر چشمان تو را در رویا ها کشیدم، باغ
گلی از جنس مریم ها کشیدم، تو گم شدی در جاده های ساکت و دور، من هم به
دنبال نفس هایت دویدم

تو اون فرشته ای که وقتی در فصل بهار قدم میزنی برگ درختان انتظار پائیز را می کشند تا جای پاهات رو بوسه بزنند

خوردن شیرینی خیلی راحته? خوندن داستان شیرین هم راحته? اما پیدا کردن دوست شیرین خیلی سخته! تو چطوری منو پیدا کردی؟

کاش بدانی روشن ترین ستاره بخت منی . پس بتاب و دنیای مرا روشن کن .

دنیا را برایت شاد شاد و شادی را برایت دنیا دنیا ارزومندم

بهترین لذت دنیا زمانیه که اصلا انتظارش رو نداری و زیباترین اونا دوست داشتن است . پس حالا که انتظارش رو نداری، دوستت دارم

من به زیبایی چشمان تو غمگین ماندم وبه اندازه هر برق نگاهت به نگاهی نگران، تو به اندازه تمام تنهایی من شاد بمان

یارو یه سگ فلج داشته، هر وقت دزد میومده، سگه رو می گذاشته توی فرغون و دنبال دزده می‌دویده

یارو برای درد بیضه میره پیش دکتر:دکتر به اونجاش دست میزنه میگه: الان چه حسی داری؟ یارو میگه: دوست دارم دکتر

قزوینی ها زنگ در خونشونو روی زمین گذاشتم و روی دیوارشون نوشتن که بر پدر و مادر کسی که با پا زنگ بزنه

غضنفر ساعت سه نصفه شب مست و پاتیل میرسه در
خونه، هرکار میکرده نمیتونسته کلید رو بکنه تو قفل در. خلاصه اونقدر سر و
صدا میکنه تا زنش بیدار میشه، ازون بالا داد میزنه: اصغر اقا کلید
بندازم؟!  میگه: نه بابا کلید دارم، سوراخ بنداز!

فرشتگان از خدا پرسیدن: خدایا تو که بشر رو
انقدر دوست داری چرا غم را آفریدی ؟ خدا گفت : غم را به خاطر خودم آفریدم
چون این مخلوقه من تا غمگین نباشه به یاد خالقش نمی افته

گر نیایی تا قیامت انتظارت می کشم. منت عشق
از نگاه پر شرابت می کشم. ناز چندین ساله ی چشم خمارت می کشم. تا نفس
باقیست اینجا انتظارت می کشم

غضنفر و زنش دعواشون شده بوده، ‌با هم حرف
نمی‌زدند. زن غضنفر وقتی شب میره بخوابه، یک یادداشت برای غضنفرمی‌گذاره
که: منو فردا ساعت ? بیدار کن. صبح زنه ساعت ?? از خواب پا میشه، ‌می‌بینه
غضنفر براش یک یادداشت گذاشته که: پاشو زنیکه خر! ساعت شیشه

یارو می خواسته خرگوش بگیره می ره پشت درخت صدا هویج در میاره

از دست زمانه تیر باید بخوری دائم غم ناگزیر باید بخوری صد مرتبه گفتم عاشقی کار تو نیست بچه تو هنوز شیر باید بخوری

یه روز یه نفر به پسرش می گه این جوری که تو
داری درس می خونی در آینده حتی یه گوساله هم نمی شی. اصلا می دونی گوساله
چیه ؟ پسر: آره که می دونم گوساله، کسیه که باباش گاو باشه

در راه رسیدن به اوج با مردم مهربان باش چرا که هنگام سقوط با همان مردم رو به رو خواهی شد

امشب مرا غم دیوانه کرده در خانه ی دل ،
کاشانه کرده امشب غرورم را فدایی میکنم من ای دل برایت دست و پایی میکنم
من امشب به کویش میروم ، با گریه سویش میروم شاید دلش را ، با اشک خود آتش
زنم در تاب و در تب افکنم ، یکبار دیگر میروم امشب به سویش میگویم از دردم
برایش امشب به کویش میروم ، با گریه سویش میروم

جان اسیر دل....دل اسیر دوست.....دوست چه میداند؟؟دل اسیر اوست

هنوز پشت هر در بسته ای ترا جستجو میکنم با
هر نگاه ساده ای ، تا انتهای چشمانت غرق میشوم دستانم از سردی نبودن تو
میلرزد چون زمستان دل خسته ام ، پر از تاول ست در دلم باران میبارد ،
زمینش یخ زده است دستانم میلرزد تنم سرذ است فکرم در تابوت خالی تن سرد
خیابان به انزوا رفته است کاش میشد

دلم را در گوشه ی شیشه ای آسمان نگاهت ، دفن
میکردم تا ترا در ترانه های پائیزی جستجو نکند در دلم رخت های کثیفی
میشویند سینه ام طاقت آه هایم را ندارد کاش میتوانستم احساسم را در بی
نهایت شب ، به خاک بسپارم یا نگاهم را از روزهای رفته ، پنهان کنم دلشوره
ی خاطرات دور ، مرا به تباهی کشیده است

اگر می توانستم مجازاتت کنم از تو می خواستم به اندازه ای که تو را دوست دارم مرا دوست داشته باشی
نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در یکشنبه 87/1/18 و ساعت 2:30 عصر
نظرات دیگران()
سوره اخلاص با ترجمه انگلیسی 

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (?) اللَّهُ الصَّمَدُ (?) لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ (?) وَلَمْ یَکُن لَهُ کُفُواً أَحَدٌ (4)

به نام خداوند بخشنده ی مهربان‏
1. بگو: «او خدایی است یکتا‏،
2. خدای صمد
3. نه کس را زاده‏، نه زاییده از کس‏،
4. و او را هیچ همتایی نباشد‏.»

In the name of Allah the merciful and the companionate.
1
YUSUFALI: Say: He is Allah, the One and Only;
2
YUSUFALI: Allah, the Eternal, Absolute;
3
YUSUFALI: He begetteth not, nor is He begotten;
4
YUSUFALI: And there is none like unto Him.


نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در یکشنبه 87/1/18 و ساعت 2:28 عصر
نظرات دیگران()
هشت راز بزرگ فیزیک 
اکتشافات
غیرمنتظره قرن گذشته، اسرار بسیاری را در مورد مبداء کیهان آشکار کرده است
اما هنوز هم رازهای بزرگی ناگشوده باقی مانده که گشودن آنها برای
اخترشناسان سال ها طول خواهد کشید.
اینک می خواهیم ببینیم مهمترین
اسرار ناگشوده کیهان که پیش روی انسان امروز قرار دارند، کدامند. رازهایی
که حاصل یک قرن چالش فکری بشر بوده و هنوز راهی طولانی برای گشودن آنها در
پیش است...
?) راز اول؛ جهان چند بعدی است
شاید تصور کنید که بیرون
آوردن یک خرگوش از داخل یک کلاه خالی فقط کار شعبده بازان است، اما شاید
چنین نباشد. به عنوان مثال، تصور ما بر این است که در جهانی سه بعدی زندگی
می کنیم ولی شاید این پنداری نادرست باشد. فیزیکدان ها تاکنون رفتار جهان
را با کمک چهار بعد تبیین می کردند؛ سه بعد مکانی و یک بعد زمانی. این مدل
آنها را در تبیین بسیاری از پدیده های جهان از انحنای نور در نزدیکی
خورشید گرفته تا چگونگی پیدایش سیاهچاله ها یاری می بخشید. اما اینک
فیزیکدان ها بر این باورند که ابعاد مکانی جهان بیش از سه بعد است.
این
ایده برای اولین بار از شدت نسبی نیروهای بنیادین جهان سرچشمه گرفت. مساله
این بود که هیچ کس نمی دانست چرا نیروی گرانش تا این حد از سه نیروی دیگر
طبیعت یعنی نیروهای الکترومغناطیسی، قوی و ضعیف هسته یی ضعیف تر است. اما
اخیراً دو فیزیکدان به نام های «لیزا راندال» از موسسه فناوری ماساچوست و
«رامان ساندروم» از دانشگاه جان هاپکینز در مریلند امریکا توضیحی برای این
مساله ارائه کرده اند. بر اساس این توضیح، ما در یک جهان چهار بعدی زندگی
می کنیم اما ذرات گراویتون که حامل نیروی گرانشی هستند در جهان چهار بعدی
دیگری متفاوت از جهان ما به سر می برند. این دو جهان (جهان ما و جهان
آنها) در فاصله اندکی نسبت به همدیگر در بعد پنجم هستی واقعند و وجود همین
فاصله است که سبب افت شدت نیروی گرانشی می شود.
متخصصان نظریه ریسمان
ها از این هم فراتر می روند. آنها تمامی نیروهای بنیادین فیزیک را در قالب
یک مدل ?? بعدی از جهان وحدت می بخشند. در این مدل، ذرات بنیادی در واقع،
ریسمان هایی بسیار کوچک هستند که نوسان می کنند. اما حتی خوش بین ترین
متخصصان نظریه ریسمان هم کشف این ریسمان ها را در آینده یی نزدیک تقریباً
غیرممکن می دانند. بنابر نظریه مزبور، این ریسمان ها یکصد میلیون میلیارد
مرتبه کوچک تر از کوچک ترین ذرات زیراتمی ایجاد شده توسط قدرتمند ترین
شتاب دهنده های موجود هستند.
اما احتمالاً آزمایشاتی که در آینده یی
نزدیک صورت خواهد گرفت، از نشانه های بعد پنجم پرده برداری خواهد کرد.
بنابر پیش بینی راندال و ساندروم با راه اندازی شتاب دهنده عظیمی که اینک
در سوئیس در حال ساخت بوده و در سال ???? (سال آینده) راه اندازی خواهد
شد، انرژی لازم برای نفوذ گراویتون به جهان ما فراهم خواهد شد.
?) راز دوم؛ جهان چگونه پدید آمد
کیهان
شناسان همگی براین مساله توافق دارند که جهان در رویدادی منحصر به فرد بین
?? تا ?? میلیارد سال پیش به وجود آمد. در طول یک میکروثانیه اول پس از
پیدایش، جهان مخلوطی از کوارک ها و سایر ذرات عجیب با دمایی فراتر از حد
تصور بود. با پایین تر آمدن دما، کوارک ها گردهم آمده و ذراتی نظیر پروتون
ها، نوترون ها و سایر هادرون ها را تشکیل دادند. وقتی فقط یک ثانیه از
پیدایش جهان گذشته بود، تنها ذرات به جا مانده در جهان نوترون ها، پروتون
ها، فوتون ها و نوترینوها بودند. در مدت ??? ثانیه بعدی، وقوع مجموعه یی
از واکنش های هسته یی به ایجاد سه عنصر سبک موجود در جهان منجر شد.
امواج
صوتی حاصل از پژواک مهبانگ همانند امواج سطح یک دریاچه در میان ماده فوق
العاده گرم و چگال جهان اولیه منتشر شد. انبوهی از الکترون ها که توسط
پروتون های با بار مثبت جذب می شدند، در این ارتعاش های کیهانی سهیم شده و
نقش ایفا کردند. بدین ترتیب ??? هزار سال از عمر جهان گذشت. در این زمان
دما آنقدر پایین آمده بود که اتم ها بتوانند شکل بگیرند. بنابراین جهان
ناگهان شفاف شد و فوتون ها آزاد شدند. فوتون های آزاد شده، آثار افت و
خیزهای دما و چگالی جهان اولیه را به شکل الگوهایی از تغییر شدت، با خود
حمل کردند. اخترشناسان این تابش را که برای نخستین بار توسط پنزیاس و
ویلسون مشاهده شد، «تابش زمینه میکروموج کیهانی» می نامند.
هنگامی که
اخترشناسان، تلسکوپ های میکروموجی خود را به هر سو از آسمان نشانه می روند
با تابشی با شدت تقریباً یکسان مواجه می شوند (بیشترین افت و خیزهای
مشاهده شده در تابش زمینه میکروموج کیهانی فقط به اندازه یک در ??? هزار
است). اما چگونه ممکن است انفجار اولیه پیدایش جهان، چنین آثار یکنواختی
به وجود آورده باشد؟ گویی تمامی بخش های جهان اولیه با همدیگر در ارتباط
بوده اند. اما این چگونه ممکن است؟ «آلن گات» که سرگرم اندیشیدن به این
مساله بود، به پاسخی شگفت انگیز دست یافت؛ آیا ممکن است تمامی جهان از
حبابی بسیار گرم و فوق العاده همگن ایجاد شده و با چنان سرعتی منبسط شده
باشد که فرصتی برای تغییر نداشته است؟ این نظریه که به «نظریه تورمی» شهرت
یافت، نه تنها یکنواختی بسیار بالای تابش زمینه کیهانی را توضیح می دهد،
بلکه علت همان عدم یکنواختی های بسیار اندک را نیز تبیین می کند. بنابر
نظریه تورمی گات، این عدم یکنواختی ها ناشی از افت و خیزهای کوانتومی در
حین تورم جهان بوده است.
اینک کیهان شناسان در کلیت این مساله توافق
دارند که افت و خیزهای کوچک در جهان اولیه، توسط نیروی گرانش تقویت شده و
نهایتاً به پیدایش ساختارهای بزرگ مقیاس جهان که امروزه می بینیم (نظیر
کهکشان ها و خوشه های کهکشانی) منجر شده است. اما جزئیات مساله، هنوز روشن
نیست. نظریه تورمی گات حتی یک پیش بینی قابل آزمودن نیز دارد. مطابق این
نظریه، یک جهان حبابی که دچار تورم شده، باید در مقیاس های کیهان شناختی،
تخت به نظر برسد. تخت بودن جهان به این معنی است که دو خط موازی حتی اگر
در تمامی جهان امتداد داشته باشند، هیچ گاه همدیگر را قطع نخواهند کرد.
در
سال های اخیر، اخترشناسان، بارها با اندازه گیری ابعاد زاویه یی افت و
خیزهای تابش میکروموج کیهانی، نظریه آلن گات را در معرض آزمون گذاشته اند
و هر بار به این نتیجه رسیده اند که جهان، تخت است.
اما با این حال
هنوز هیچ کس نمی داند چه عاملی منجر به تورم جهان شد. فیزیکدان ها مدل های
تورمی متعددی را برای توصیف جهان تورمی پیشنهاد کرده اند اما اغلب راه حل
های پیشنهادی، تنها راه حل هایی ریاضی بوده که هیچ مبنای فیزیکی ندارند.
«ادوارد کلب»، اخترفیزیکدانی از آزمایشگاه ملی شتاب دهنده فرمی در این
باره می گوید؛ «در واقع تمامی نظریات تورمی موجود، به نوعی اثبات می کنند
که ما هنوز نظریه مناسبی در این زمینه نداریم.»
?) راز سوم؛ چرا جهان از ماده ساخته شده است
اگر
جهان کاملاً متقارن بود، نه سیاره یی در آن به وجود می آمد و نه انسانی
چرا که در آن صورت در لحظات آغازین آفرینش، تعدادی مساوی از ذرات و پاد
ذرات به وجود می آمد و این ذرات و پادذرات، به سرعت با همدیگر برخورد کرده
و به فوتون های نور تبدیل می شدند. چنین جهانی مملو از تابش بود اما هیچ
اتمی در آن وجود نداشت. اما نکته عجیب در آن است که در جهان ما عملاً هیچ
پاد ذره یی وجود ندارد. توضیح چرایی این امر برای نظریه پردازان، کاری
دشوار است. بنابر نظریه آلن گات، فرآیند تورم جهان باید منجر به ایجاد
مقادیری مساوی از ماده و پادماده در جهان شده باشد. بنابراین سوال این است
که ذرات پادماده کجا غیب شده اند؟
یک احتمال آن است که پادماده از بین
نرفته باشد و هنوز هم در بخش بسیار دوری از جهان که قابل مشاهده نیست،
وجود داشته باشد. در این صورت ممکن است در بخش های دوردست جهان، پادکهکشان
هایی وجود داشته باشند و پادانسان هایی در این پادکهکشان ها زندگی کنند.
اما این مساله، خود منجر به نتایج عجیب و غریب دیگری می شود که هیچ کدام
تاکنون مشاهده نشده است.
احتمال دیگر آن است که قوانین فیزیک به گونه
یی به نفع ماده باشد که در آغاز، ذرات بیشتری نسبت به پادذرات در جهان
ایجاد شده باشد. در این صورت، آنچه امروزه در جهان می بینیم، چیزی نیست جز
همان ذرات اضافی (مابقی ذرات و پادذرات، همدیگر را نابود کرده اند).
در
اواسط دهه ????، دو فیزیکدان به نام های «جیمز کرونین» و «وال فیچ» توسط
آزمایشی نشان دادند که در حدود ?/? درصد از واپاشی نوعی از ذرات بنیادی،
تقارن را نقض می کند. همه از نتایج این آزمایش شگفت زده شدند. کیهان
شناسان در همان زمان اعلام کردند نتایج مزبور ممکن است علت باقی ماندن
ماده در جهان را توضیح دهد. اما هنوز هم سوالات بسیاری در مورد این مساله،
بی پاسخ مانده است.
?) راز چهارم؛ کهکشان ها چگونه شکل گرفتند
پروتون
ها و نوترون ها (که مجموعاً باریون نام دارند) در جهان اولیه تحت تاثیر
گرانش خود به شکل گروه گروه گرد هم آمدند و همین امر منجر به افزایش دمای
آنها شد. در این حال باریون های پرانرژی دیگری که در زمینه آنها در حال
حرکت بودند، با برخورد به این توده ها، انرژی از دست داده و گرفتار نیروی
جاذبه آنها شدند. بدین ترتیب خوشه های کهکشانی به آرامی و به شکل تارهای
عنکبوتی در سرتاسر کیهان شکل گرفته و بافته شد.
هرچند نقشه های سه بعدی
تهیه شده از کهکشان ها مدل مزبور را تایید می کنند اما درک جزئیات این
مدل، فوق العاده دشوار است. آیا فرآیند برخورد کهکشان های مارپیچی با
همدیگر منجر به شکل گیری کهکشان های بیضوی می شود؟ اگر چنین است پس چرا
زنجیره کهکشان های مارپیچی و بیضوی هریک از الگوی متفاوتی در ساختار حبابی
جهان تبعیت می کند؟ پاسخ به این پرسش ها نیازمند زمانی طولانی است، چرا که
اندازه گیری فاصله کهکشان ها کاری بسیار زمان بر است. اکنون گروهی از
اخترشناسان مشغول ترسیم نقشه یی سه بعدی از چگونگی توزیع یک میلیون کهکشان
در جهان هستند. نتایج این تحقیق، ما را در گشودن راز چگونگی شکل گیری
کهکشان ها یاری خواهد بخشید.
?) راز پنجم؛ ماده تاریک چیست
تمامی
ستاره ها و کهکشان های جهان، مجموعاً تنها ?/? درصد جرم کل جهان را تشکیل
می دهند. حتی اگر جرم توده ابرهای نامرئی را که به شکل اتمی در بخش های
دوردست جهان شناورند به این عدد اضافه کنیم، به چیزی در حدود ? درصد کل
جرم جهان می رسیم. مابقی جرم جهان از ماده یی ناپیدا که اصطلاحاً «ماده
تاریک» نامیده می شود و همین طور نوعی انرژی اسرارآمیز به نام «انرژی
تاریک» تشکیل شده است. اگرچه ماده تاریک از دید مستقیم اخترشناسان پوشیده
است، اما تاثیرات و نشانه های آن قابل آشکارسازی است. اینک اخترشناسان به
کمک تاثیرات گرانشی این ماده ناپیدا بر روی نور ستارگان دوردست (خم کردن
پرتوهای نوری) تخمین می زنند که ماده تاریک، چیزی در حدود ?? درصد جرم کل
جهان را تشکیل می دهد. این ماده به شکل رشته هایی کیهانی بر سطوح حباب
هایی با ابعادی در حدود صدها میلیون سال نوری منجمد شده است. شکل توزیع
ماده تاریک در جهان نشان دهنده سرد بودن آن است و به همین علت نیز اغلب
«ماده تاریک سرد» نامیده می شود. ماده تاریک به شکل هاله یی کهکشان ما و
سایر کهکشان ها را دربرگرفته است و همین امر نشان می دهد که ذرات تشکیل
دهنده آن یا اصلاً برهم کنشی با ذرات ماده معمولی ندارند یا برهم کنش
بسیار ضعیفی دارند (در غیر این صورت باید در صفحه کهکشان جمع می شدند و نه
در اطراف آن). برای اغلب ذرات این ماده عجیب و غریب، زمانی بیش از عمر کل
جهان طول می کشد تا با یکی از ذرات ماده معمولی برخورد کنند.
فیزیکدان
ها برای آشکارسازی این ذرات پنهان از نظر دو راهکار عمده را در پیش گرفته
اند. در سناریوی اول، فرض بر آن است که ذرات و پادذرات ماده تاریک در مرکز
خورشید یا مرکز کهکشان با همدیگر (و نه با ذرات ماده معمولی) برخورد می
کنند. چنین برخوردی منجر به ایجاد ذرات جالب دیگری به نام نوترینو خواهد
شد. بنابراین آشکارسازی نوترینوهای پیش بینی شده، دلیلی مبنی بر وجود ذرات
ماده تاریک خواهد بود (نوترینوها توسط منابع دیگری نیز در جهان تولید می
شوند که باید توسط روش های تجربی، آنها را از همدیگر تفکیک کرد). بدین
منظور فیزیکدان ها دستگاه های بسیار بزرگ آشکارسازی نوترینوها را در اعماق
آب های دریای مدیترانه و آدریاتیک و همین طور در زیر یخ های ضخیم قطب جنوب
نصب کرده اند. این آشکارسازها قادر خواهند بود نور ضعیف حاصل از بر هم کنش
نوترینوها با مولکول های آب را ثبت کنند.
سناریوی دوم، مبتنی بر آشکار
سازی مستقیم ذرات ماده تاریک توسط بلور ژرمانیم است. نمونه پیشرفته یی از
این آزمایش در ??? متری زیر زمین در یک معدن آهن در مینه سوتای امریکا در
حال انجام است. هیچ کدام از این آزمایش ها تاکنون موفق به آشکارسازی
مستقیم ماده تاریک نشده اند.
?) راز ششم؛ آیا تمامی ماده شناخته شده جهان، در کهکشان ها جمع شده اند
تنها
?? درصد از ماده معمولی جهان (که اصطلاحاً ماده باریونی نامیده می شود) در
ستاره ها جمع شده اند. اینک اخترشناسان با استفاده از نور اختروش ها (که
در فاصله هایی بسیار دور از زمین واقعند و از سیاهچاله ها نیرو می گیرند)
درصدد یافتن ماده باریونی بیشتری در جهان هستند. چنانچه نور اختروش ها در
مسیر طولانی خود تا رسیدن به زمین از میان ماده باریونی گازی شکل عبور
کند، اتم های گاز تاثیر خود را به شکل خطوط جذبی روی طیف نوری اختروش، نقش
می زنند. اما اخترفیزیکدان ها تاکنون از این طریق، ماده باریونی اندکی را
نسبت به آنچه تصور می کردند، یافته اند. پس تمام باریون ها کجا رفته اند؟
اغلب
اخترفیزیکدان ها بر این باورند که آنها جایی نرفته اند، بلکه هنوز هم در
اعماق فضا شناورند. اما طی میلیاردها سالی که از تشکیل این ابرهای باریونی
می گذرد، برخورد اتم های تشکیل دهنده آنها با همدیگر دمای گاز را تا حدود
یک میلیون درجه سانتیگراد افزایش داده است. از آنجایی که گاز در چنین
دمایی نور چندانی را نه جذب می کند و نه تابش، آشکاری آن به این روش برای
اخترشناسان، بسیار دشوار خواهد بود.
«دیوید واینبرگ» و همکارانش با به
کارگیری تلسکوپ فضایی تابش X چاندرا سعی در یافتن شواهدی مبنی بر وجود گاز
باریونی در هاله ماده تاریک (که کهکشان ها را دربر گرفته است) کرده اند.
او اینک تا ?? درصد از یافتن نشانه های گاز باریونی در طیف جذبی تابش X
مطمئن است اما حصول اطمینان بیشتر، نیازمند زمان رصد طولانی تری خواهد بود.
?) راز هفتم؛ انرژی تاریک چیست
انرژی
تاریک، پدیده اسرار آمیز و ناشناخته یی است که انبساط جهان را شتاب می
بخشد. برای آنکه این انرژی، شتاب فعلی انبساط جهان را تامین کند، باید در
حدود ?? درصد کل چگالی جهان را تشکیل دهد. اساسی ترین مساله در این مورد
آن است که هیچ کس از ماهیت این انرژی که چنین نقش شگفت انگیزی ایفا می
کند، اطلاعی ندارد. «مایکل ترنر» از دانشگاه شیکاگو می گوید؛ «تنها کاری
که تاکنون توانسته ایم در ارتباط با این پدیده انجام دهیم، صرفاً نام
گذاری آن بوده است. این انرژی ممکن است از هیچ (خلأ) حاصل شده یا تاثیری
از سایر ابعاد مکانی پنهان در هستی باشد.» هرچند انرژی تاریک، نقش یک
نیروی دافعه کیهانی نظیر ضدگرانش را ایفا می کند اما نمی توان آن را صرفاً
یک نیرو به حساب آورد، چرا که این نیروی دافعه تابع ویژگی های ذرات مادی
نبوده و مستقیماً روی فضا عمل می کند،
?) راز هشتم؛ چگالی جهان چقدر است
ماده
موجود در جهان در برابر انبساط آن مقاومت می کند. بنابراین اگر انرژی
تاریک وجود نداشت، انبساط جهان به تدریج متوقف شده و به انقباض تبدیل می
شد و نهایتاً جهان درهم فرومی پاشید. اما انرژی تاریک با نیروی دافعه خود
از این کار جلوگیری می کند. انرژی تاریک، مسبب شتاب گرفتن انبساط جهان
است. بنابراین اگر چگالی انرژی تاریک، ثابت بوده یا حداقل مقدار مثبتی
باقی بماند، در این صورت، انبساط جهان با سرعتی فزاینده ادامه خواهد یافت.
اما این احتمال نیز وجود دارد که چگالی انرژی تاریک، ثابت نبوده و متغیر
باشد و حتی ممکن است مقداری منفی پیدا کند که در آن صورت، جهان را به سوی
فروپاشی خواهد برد. «مارتین ریس»، اخترفیزیکدان دانشگاه کمبریج می گوید؛
«اگر چگالی انرژی تاریک حتی به میزان اندکی منفی شود، می تواند منجر به
فروپاشی تمامی جهان شود.» اکنون ماهیت انرژی تاریک بر ما پوشیده است و
بنابراین از سرنوشت جهان هم بی خبریم چرا که سرنوشت جهان، وابسته به انرژی
تاریک است...

نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در یکشنبه 87/1/18 و ساعت 2:27 عصر
نظرات دیگران()
داستان زیبا 
زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با ریش های بلند جلوی در دید.
به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.»
آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.»
آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم.»
عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد.
شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.»
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمی شویم.»
زن
با تعجب پرسید: « چرا!؟» یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت:« نام
او ثروت است.» و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقیت است. و
نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.»
زن
پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت
کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولی همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا
موفقیت را دعوت نکنیم؟»
عروس خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد:« بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود.»
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت:« کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.»
عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید:« شما دیگر چرا می آیید؟»
پیرمردها با هم گفتند:« اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم هست! »
نوشته شده توسط مهرزاد گورکانی در یکشنبه 87/1/18 و ساعت 2:25 عصر
نظرات دیگران()
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ک................س
[عناوین آرشیوشده]
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
بالا